Pages

Monday, August 15, 2011

زادروز ناپلئون بناپارت و به اين مناسبت نگاهي کوتاه به انديشه ها و کارهاي او

 
ناپلئون
ناپلئون بناپارت 15 آگوست 1769 در جزيره كرس (كورسيكا) كه دولت فرانسه يك سال پيش از اين از دولت «كشور - شهر» جنوآ آن را خريداري كرده بود از پدر و مادري ايتاليايي تبار به دنيا آمد. پدرش كه حقوقدان بود اورا در 9 سالگي به مدرسه نظام فرانسه فرستاد و در 16 سالگي از رسته توپخانه فارغ التحصيل، و در سال 1792 سروان شد. وي همانند روبسپير از اعضاي باشگاه ژاكوپن ها (راديكالهاي انقلاب) بود كه قدي كوتاه، ولي انرژي فراوان داشت و با نشان دادن نبوغ نظامي خود در چند عمليات جنگي، در 24 سالگي سرتيپ سپاه انقلاب فرانسه شد. در جولاي سال 1794 پس از اعدام روبسپير چند روز به زندان افتاد. ناسيوناليست، جمهوريخواه، ضد انگليسي و خواهان يك اروپاي دمكراتيك متحد بود. وی در چند جنگ، دولت های اروپایی را که برضد انقلاب فرانسه باهم متحد شده بودند شکست داد. سپس با هدف نجات آرمانهای انقلاب که از مسیر منحرف و اسیر بوروکراسی شده بود نهم نوامبر 1799 دست به یک كودتاي بدون خونريزي زد و اختیارات حکومتی را در دست يك شوراي عالي قرارداد و «كنسول اول» شد (درست مشابه آن چه را كه در روم باستان بود). اعضاي شوراي عالي را بمانند روم باستان «کنسول» ناميده بود. در سال 1802 عنوان «کنسول اول» به كنسول مادام العمر تبديل و در مه 1804 از سوي سناي فرانسه اين مقام به امپراتور تغيير يافت و ناپلئون تا 1815 امپراتور فرانسه بود. ناپلئون نه تنها يك نابغه نظامي، بلكه يك مدير خوب و يك اصلاح طلب بود.. روش کار او به ناپلئونیسم معروف شده است یعنی حفظ ساختار و دستاورد تحوّل و یا انقلاب یک کشور به شیوه نظامی. به باور مورخان، اگر در شوروی در نیمه دوم دهه 1980، به جای گورباچف یک ژنرال همانند ناپلئون برسرکار آمده بود این جماهیریه فروپاشی نمی شد و تاریخ جهان مسیری دیگر را می پیمود.
    نظام آموزش و پرورش فرانسه، جمع آوري قوانين فرانسه در يك مجموعه به نام Codes، اصلاحات قضايي و مالياتها از يادگاري هاي ناپلئون است. اعتقاد به وجود يك دولت مركزي و سپردن كارها به افراد كاردان داشت و بهترين افراد را براي انجام كارها انتخاب مي كرد. هيچگاه بر ضد آزادي و حكومت قانون در متصرفات فرانسه نبود. با طلاق گفتن همسر اول خود ]با راي سناي فرانسه[ و ازدواج مجدد به ممنوعيت صدها ساله طلاق در فرانسه عملا پايان داد. وی خواهان ايجاد فدراسيوني از اروپاییان به ریاست فرانسه و رعایت قوانین و نظامات واحد (ضوابط انقلاب فرانسه) بود [نوعی اتحادیه اروپا]. ناپلئون تا مدتی دوست و متحد ایران بود و با فرستادن مستشار و اسلحه، ارتش ایران را نوسازی کرد. مخالفت او با انگلستان و منع تجارت و كشتي راني اروپاي قاره اي با آن بسيار لجوجانه و حمله نظامي وي به روسيه يك اشتباه بود. ناپلئون 22 ژوئن سال 1815 و در واترلوی بلژیک (واقع درحاشیه بروکسل) از نيروهاي اتحاديه ضد فرانسه (آلمان، انگلستان و ...) شکست خورد و چندين روز بعد تسلیم و به جزيره سنت هلن تبعيد شد و در همانجا در حبس خانگي انگليسي ها در پنجم ماه مي 1821 درگذشت (احتمالا مسمومش کرده بودند).

No comments:

Post a Comment