Pages

Wednesday, August 10, 2011

تامین اقتدار حکومت مرکزی ایران با پایان داده شدن به استقلال طلبی كوشانها


 
شاپور يكم، شاه ساساني ايران كه با هدف حذف مناطق خودمختار امپراتوری و تامین اقتدار حکومت مرکزی (به شکلی که در دوران هخامنشیان بود) به ايران خاوري لشكر كشيده بود در آگوست سال 248 ميلادي (امردادماه) پادشاه كوشانها را مغلوب و به جداطلبی آنان پایان داد و این منطقه را بمانند سابق تبديل به حكومت محلي و به نوشته مورخان اروپایی؛ دست نشانده كرد. در پی این پیروزی، دستگاه اداری دولت ساسانیان ساتراپی های سابق (استانها) آن منطقه را باردیگر احیاء کرد ازجمله ساتراپی باکتریا (بلخ) و .... اشکانیان با خودمختاری محدود مناطق دوردست ایران مخالفت نداشتند ولی برخی از حکام این مناطق هنگامی که دولت مرکزی را به دلایلی در بحران می دیدند براختیارات محلی خود می افزودند ازجمله کوشانها در دو قرن یکم و دوم میلادی.
     شاپور یکم پس از پيروزي بر دولت محلی کوشان كسي را مجازات نكرد و مقامي را تغيير نداد. وي به كوشانهاي ايراني تبار گفت كه بخش خاوری ايرانزمين نمي تواند شاه مستقل داشته باشد و اگر داشته باشد مفهوم آن این است که ایران در یک زمان دارای دو شاه است که چنین وضعیتی از سوی اکثریت ملت پذیرفتنی نیست. ولي آنان (کوشانها) مي توانند بمانند ارمنيان، شاه داخلي داشته باشند و انتصاب اين شاه كه «پادشاه» خوانده خواهد شد بايد قبلا به تاييد تيسفون (پايتخت وقت ايران) برسد. منطقه كوشان مي تواند در امور داخلي آزاد باشد ولي حق جنگ خارجي و ارتباط مستقيم با دولتهاي بيگانه و عقد قرارداد و سپردن تعهد را ندارد زيرا كه اگر در جنگ شكست بخورد، همه ايران «شكست خورده» تلقي خواهد شد. بايد احساس خطر تعرض خارجی را قبلا به ستاد جنگ (وزارت دفاع) در تيسفون اطلاع دهد تا ارتش ايران خطر را برطرف سازد نه سپاه محلی و محدود كوشان كه بيم شكست خوردنش زياد است.
     استقلال كوشانها (گاهی کم و گاهی زیاد) حدود دو قرن طول كشيده بود. در دوران سلطنت ساسانيان ازدواج شاهزادگان ساساني با دختران بزرگان کوشان کاري متداول بود و عمدتا جنبه سیاسی داشت.
  
شاپور يکم

No comments:

Post a Comment