بان چائو (که در کتب تاریخ ایران قديم «پنچو» ذكر شده است) سه سال بعد معاون خودرا براي مذاكره درباره خطوط مرزي به ايران فرستاد. این فرستاده در سر راه خود به تيسفون هنگام ديدار از شهر صددروازه [دامغان] ابراز تمايل كرده بود كه يك معبد بودايي در آنجا داير شود كه مقامات محلي اين درخواست را وي ردّ كردند، ولی دولت ايران (اشکانيان) پیشنهاد تاسیس سفارتخانه دائمی، مبادله دیپلمات، گسترش بازرگانی و مناسبات فرهنگی با چين را پذیرفت که ادامه یافته است. دولت اشکانی متعهد شد در طول جاده ابریشم (در منطقه ایران) کاروانسرا دایر و مامور محافظ بگمارد.
ايرانيان قرن سوم پيش از ميلاد واژه چين را از نام دودمان سلطنتي اين كشور «Qin شين = صين» ساختند و در جهان عمومي كردند. اين كلمه از طريق ايران باستان به قلمرو روم (اروپا) منتقل و جهاني شده است. دودمان «شين» در دهه دوم سده سوم پيش از ميلاد كشور چين را يكپارچه كرد و در سال 221 پيش از ميلاد انجام اين يكپارچگي را به اطلاع تيرداد يكم شاه وقت ايران از دودمان اشكاني كه سرگرم بيرون انداختن مقدوني ها از قلمرو وطن بود رسانيد. ظروف ويژه ساخت چين كه از طريق جاده ابريشم به ايران مي رسيد نيز «چيني» خوانده مي شد كه اين واژه هم از طريق ايران به اروپا انتقال يافته است. واژه چاي (چا Cha به زبان انگليسي Tea ) از همان زمان وارد زبان فارسي شده كه از كشور ما به چندين كشور ديگر انتقال يافته است. چاي از طريق جاده ابريشم از چين وارد مي شد. چيني ها براي ناميدن كشور خود كلمه «چونگ گوئو Zhong- guo را بكار مي برند.
No comments:
Post a Comment